مسکن همواره از مواردی بوده است که جایگاه ویژهای در اقتصاد هر کشوری به
خصوص کشورهای در حال توسعه به خود اختصاص داده است. فقدان منابع مالی کافی،
نداشتن برنامه جامع برای این بخش و جبران سایر نارساییهای موجود در
زیرساختهای اقتصادی یک کشور از یکسو و افزایش شتابان جمعیت شهرنشین از
سوی دیگر، تأمین سرپناه در تمام شهرهای جهان بهویژه کلانشهرها را با
مشکلی چند بعدی مواجه کرده است.
برنامهریزی بخش مسکن، ابعاد گسترده و جامعی را در برمیگیرد که شامل عرضه انواع ساخت و ساز مسکن و اشکال مختلف تقاضا، ابزارها، قوانین و مقررات، تعیین اهداف و اولویتها و سیاستهایی میشود که ابعاد درونبخشی و برونبخشی آن مدنظر بوده و تمامی موارد ذکر شده در اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی، سند چشمانداز بخش و قانون برنامه پنجم بخش مسکن به خوبی تبیین شده است.
در کشور ما ایران، مسکن نه تنها به عنوان یک کالای ضروری نقش مهمی را در برنامهریزیهای افراد یک جامعه عهدهدار است، بلکه به کالایی سرمایهای تبدیل شده که میتواند ضمن حفظ ارزش پول سودی را نیز از آن قشری خاص نماید.
برنامهریزی بخش مسکن، ابعاد گسترده و جامعی را در برمیگیرد که شامل عرضه انواع ساخت و ساز مسکن و اشکال مختلف تقاضا، ابزارها، قوانین و مقررات، تعیین اهداف و اولویتها و سیاستهایی میشود که ابعاد درونبخشی و برونبخشی آن مدنظر بوده و تمامی موارد ذکر شده در اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی، سند چشمانداز بخش و قانون برنامه پنجم بخش مسکن به خوبی تبیین شده است.
در کشور ما ایران، مسکن نه تنها به عنوان یک کالای ضروری نقش مهمی را در برنامهریزیهای افراد یک جامعه عهدهدار است، بلکه به کالایی سرمایهای تبدیل شده که میتواند ضمن حفظ ارزش پول سودی را نیز از آن قشری خاص نماید.